دوست دارم دوباره حوایم باشی و من آدم تو ...! خسته ام از اینجا می خواهم برایت سیبی بچینم تا از اینجا هم بیرونمان کنند... حوای من نمیدانی چقدر از اینجا خسته ام . می بینی این روزها چاره رفتنمان شده سیب ! که برای خیلی ها رسیدن است . من آدم تو هستم معنای من و تو حوای من ما که خیلی ها نیستیم ... بازمیخواهم برایت سیب بچینم سیب ... سیب ...
دل نوشته ها...برچسب : نویسنده : ع tar بازدید : 654
باور کن خیلی حرف است معنا
وفادار دست هایی باشی
که یکبارهم لمسشان نکرده ای ...
دل نوشته ها...برچسب : نویسنده : ع tar بازدید : 608
لطفی است که میکند غمت با دل من
ورنه دل تنگ من چه جای غم توست ؟...
دل نوشته ها...برچسب : نویسنده : ع tar بازدید : 536
گذاشتن اسم من تو لیست سیاه کاری نداره ...! چقدر این زمونه کاراش عجیبه یه روز میشی عزیز کسی یه روزم .... خدایا شکرت هزاران بار شکرت زاضی هستم به رضای تو .
دل نوشته ها...برچسب : نویسنده : ع tar بازدید : 562
و ناگاه صدای عشق را شنیدم که مرا میگفت ...
بپا خیز...لحضه ای چند تا ظهور بزرگترین آرزوی آرزوهایت باقی نمانده...
دل نوشته ها...برچسب : نویسنده : ع tar بازدید : 566
چند روزی است دلم با همه کس قهر است حتی با تو معنا...! حق دارد نه ؟! چرا حواست نیست معنا ...
دل نوشته ها...برچسب : نویسنده : ع tar بازدید : 490
برچسب : نویسنده : ع tar بازدید : 535
برچسب : نویسنده : ع tar بازدید : 414
معنا می بینی روزها چه زود از پی هم عبور می کنند ؟!
دل نوشته ها...برچسب : نویسنده : ع tar بازدید : 439
خداحافظ
خداحافظ
آخرین قصه!
بیا ای بی وفای من
و امشب را فقط امشب برای خاطر آن لحظه های درد کنار بستر تاریک من ، شب زنده داری کن که من امشب برای حرمت عشقی که ویران شد برایت قصه ها دارم تو امشب آخرین اشکم بروی گونه می بینی و امشب آخرین اندوه من مهمان توست بیا نامهربان و امشب را کنار بستر تاریک من شب زنده داری کن چه شبهایی که من تا صبح برایت گریه می کردم و اندوهم همیشه میهمان گوشه و سقف اتاقم بود قلم بر روی کاغذ لغزشی دشوار می پیمود که من در وصف چشمانت کلامی سهل بنویسم درون شعر های من همیشه نام و یادت بود درون قصه های من همیشه قهرمان بودی ولی امشب کنار عکس های پاره ات آخر تمام شعرهایم را به آتش می سپارم من درون قصه هایم ، قهرمانهارا به خون خواهم کشید آخر و دیگر شعرهایم بوی خون دارد ببخش ای خاکی خسته اگر امشب به میل من کنارم تا سحر بیدار ماندی برای آخرین شب هم ز چشمت عذر می خواهم که امشب میزبان رنج من گشتی خداحافظ برای آخرین لحظه خداحافظ ....!؟
دل نوشته ها...
برچسب : نویسنده : ع tar بازدید : 459